هرکسی از ظن خود شد یار من 

 از درون من نجست اسرار من

 سر من از ناله من دور نیست

 لیک چشم و گوش را آن نور نیست

 هیچکس بر سر و سودای کسی راه نمی تواند بیابد، جلالدین مولانا که اهل سلوک است می گوید که  مردم وقتی مرا می بینند،از ظن خودشان مرا ارزیابی می کنند." هرکسی از ظن خود شد یار من" این ظن نه در مقابل شک است البته ممکن است در مقابل یقین هم باشد. کسی می تواند از درون من با من ارتباط بر قرار کن یا هم طراز با من باشد یا بالاتر از من، هرگونه ارزیابی، داوری و قضاوت که داشته باشندبر اساس ظن است.

هیچکس نمی تواند به درون دیگری راه پیدا کند،" از درون من نجست اسرار من" یعنی کسی نمی تواند اسرار من را پیدا کند. کسی می تواند از درون من با من، ارتباط بر قرار کند که هم طراز من باشد یا بالاتر از من باشد. مردم عادی نمی توانند به درون من راه داشته باشند. مردم یک برداشتی از نظر خودشان می کنند و چه بسا علم هم بدانند و مثلا بگویند که ما یقین داریم که اینجور قکر می کند، اما در واقع ظنی بیش نیست.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: